سیدمهدی سیدمهدی، تا این لحظه: 18 سال و 2 ماه سن داره
زهراساداتزهراسادات، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره
سید علیسید علی، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

فرشته های کوچولوی من

دو تا یادگاری از مامان بزرگ

سلام ،گفتم که ایام آخر ماه صفر رو میزبان مادر شوهرو پدرشوهر گرامی بودیم.تو اون هفته یک دوشنبه که من سر کار بودم بچه ها پیش مامان بزرگ و بابابزرگشون بودن.آخه مدرسه ی مهدی به علت نزدیکی به حرم مطهر و میزبان زائرین پیاده بودن تعطیل بود اونروز. مامان بزرگ برای بچه ها دو تا شعر خونده بودند و بچه ها هم استقبال گرمی کردند و هی تقاضای تکرار داشتند . مامانبزرگ هم که دل نوه هاشو نمیشکوند تا شب چند بار براشون خوندند.شب هر دو تا بچه ها نصفه و نیمه حفظ کرده بودند. ولی الان که مامانبزرگ برگشته بیرجند ،هر دوشون شعر ها رو کامل برام میخونن . اینم شعرهای یادگاری مامانبزرگ  ***رفتم لب رودخونه    دیدم بلبل میخونه    گفتم بلب...
11 دی 1393

دختربا احساس من

سلام ما یه تابلوی کوچک داریم تو آشپزخونه که یک کارت پستال خاطره انگیز قاب گرفته است و عکس یک گل رزه که بارون زده روشو و پر از قطره های آب شده.چند روز پیش زهرا سادات با نگرانی ،در حالی که با انگشت های کوچیکش اون قاب عکس رو نشون میداد پرسید:مامان اون چرا گریه میکنه . فدات شم مامان ،بغلت کردم و بوسیدمت و گفتم اون خیس شده گریه نمیکنه ،اونوقت بود که ابروهای درهمت باز شد ولبخند زدی مهربونم. ...
11 دی 1393

آواز

ساعت دوازده و نیم شب بود و زهرا خانم نمیخوابید،ما لامپ ها رو خاموش کرده بودیم . لالایی و قصه و شعر هایی هم که ما برای خانمچه خوندیم جواب ندادن.یه جورایی بد خواب بود وکلا قاطی کرده بود. بابایی گفت :زهرا اصلا تو برامون آواز بخون ما رو بخوابون.  زهرا :آوااااز ،آواز ،آوااااز .......آواز  ... .. بابا :اصلا شعر بخون ما بخوابیم زهرا:بسم الله الرحمن ارحیم .. قل هوالله احد...... بابا:اصلا فقط بخوابیم.
24 آذر 1393

آموزش بافت سارافن و کت و پاپوش دخترانه (2تا3 سال)

سلام . سریع بریم سر کلاس و درس رو شروع کنیم. مواد مورد نیاز:کاموا 100 گرمی (pop)  پنج تا که دو لا کردمشون. میل شماره 4 و 5 و 2  دکمه :9 تا  سارافن:نخ دو لا میل شماره پنج  ابتدا 68 تا دونه سر بندازین و از همون اول ساده بافی انجام بدید تا قد دامنش به 30  سانتی متر برسه.حالا به بالا تنه رسیدیم،حالا 2 تا رو 4تا زیر 2تا رو 12 تا زیر 2تا رو 4 تازیر 2 تارو 12 تا زیر 2 تا رو 4 تا زیر 2تا رو  12 تا زیر 2تا رو 4تا زیر2 تا رو میبافیم. رج برگشت دانه ها رو همونطور که میبینیم میبافیم. رج بعدی دانه ها رامیبافیم ،فقط در قسمت 12 تا زیر پیچ میاندازیم.(تا آخر رج 3تا پیچ ایجاد میشود)   4سانت میب...
23 آذر 1393

چای!!

سلام، چای دم کرده بودم و توی یک سینی استکان و قندون و قوری رو گذاشتم و بردم تا دور هم چای بنوشیم. بابا یه دور تو همه ی استکان ها چای ریخت و گفت :یه خورده پررنگه !مهدی جان برو تو قوری آب کن تا رنگش خوب بشه. مهدی رفت تو آشپزخونه و برگشت ،بابا چای ریخت و دید که سرده و کف کرده و خیلی کم رنگه. بابا :مهدی از کجا قوری رو آب کردی؟ مهدی:از شیر آب ،خودت گفتی برو قوری رو آب کن. یعنی ....اصلا یعنی... اینم مقایسه ی چای ها قبل و بعد از هنر مندی پدر و پسری.. ...
22 آذر 1393

طرح آرزو های زیبا و طرح شکوفه ای در کویر

سلام دوستان خوبم. شاید از اسم پست امروز من کمی تعجب کرده باشید.ولی خب من براتون کاملا توضیح میدم . این طرح ها طرح های خیر خواهانه ای هستند که برای کمک به دانش آموزان نیازمند ،طراحی شده اند . شما میدونید که من کارمند آموزش و پرورش هستم و بنا به شغلم با این مسائل درگیر هستم. طرح آرزوهای زیبا :این طرح از هفته ی بهداشت روان در منطقه ی ما شروع شد . واحد مشاوره ی اداره اکثر کارهاشو انجام میده،تو این طرح از مدیران مدارس خواسته شده دانش آموزان نیازمند خودشون رو به ما معرفی کنند بعد به هر کدوم از دانش آموزان یک برگه داده شده تا آرزوهاشونو در اون بنویسند. طی هفته های اخیر آرزوها رو طبقه بندی کردیم،و امروز  دراولین مدرسه با لطف خدا ،توانس...
16 آذر 1393