سیدمهدی سیدمهدی، تا این لحظه: 18 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره
زهراساداتزهراسادات، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
سید علیسید علی، تا این لحظه: 4 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

فرشته های کوچولوی من

فقط برای زهرا سادات

1393/2/7 8:36
نویسنده : نرجس
644 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترم ،گلم ، عشقم ، عزیزم ،شیرینم

الان که دارم برات مینویسم ،شانه درد دارم و کمر درد، شاید بپرسی چرا؟دختر زیبای احساساتی من ،به خاطر از شیر باز کردن شما مدتیست  یه خواب راحت برام شده یه رویا، البته هیچ ناراحت نشو ، چون من  نه دلخورم نه شاکی.این هم جزء شیرینی های مادریست که گاهی کودکت فقط و فقط روی شونه ی تو می خوابه و نه هیچ کس دیگه ای .گاهی فقط و فقط تو باید در نیمه شب هایی که همه خوابند کودکت رو رو شونه بذاری و ساعت ها راه ببری تا آروم بگیره و سعی کنی اون رو از محل خواب بقیه دور کنی ، تا حداقل اونا بخوابند و مشکل کسالت فردا رو نداشته باشند و تا فکر میکنی بچه  خوابیده و اقدام به گذاشتنش تو تخت میکنی دوباره گریه میکنه و با گریه هاش میگه مامان تو رو میخوام و بوی تو رو و صدای تو رو برای لالایی و گرمای تنت رو برای خوابیدن.این خیلی خوبه که احساس کنی با همه فرق داری و کودکت از بین تمام آدم ها فقط تو رو انتخاب میکنه.من مطمئن هستم که به خاطر احساسات قوی و وابستگی های عاطفیه که شما بعد از این که دیگه شیر مامانی رو نمیخوری ، این طوری به من وصلی.

((دوستت دارم مامان جونم، میدونم که شما هم برای من همه ی این زحمات رو کشیدی و فقط میتونم بگم ممنون.))

زهرای گلم ،امیدوارم از تمام مراحل زندگی با سر بلندی بیرون بیای،دیشب بعد حدود 10 روز کمی ، فقط کمی بهتر خوابیدی و من اینو به فال نیک گرفتم که دیگه داری از این مرحله رد میشی . امیدوارم امشب بهتر هم بشی. میبوسمت و از خدای رحیم برات بهترین رحمت ها رو آرزو میکنم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مامان زهرا وسارا
7 اردیبهشت 93 14:26
قربون ناز و ادا خانومم برم وابستگی های عاطفی مادر و دختری رو خوب گفتی
نرجس
پاسخ
:ممنون عمه جونی، برامون دعا کن .
مامان بچه ها
8 اردیبهشت 93 12:55
وای حق داری خواهر منم از الان تب کردم که محیا رو چه جوری خواهم گرفت از شیرخدا برای هر دوتون آسون کنه این روزای سختو [پاسخ:ایشاالله واسه شما راحت تر باشه عزیز،محیاجونم رو ببوس]