افطاری
سلام ،گفته بودم که چند روز اول ماه مبارک رو سرگرم بیماری زهرا جان بودیم و به خاطر همین اصلا نتونستیم اونجوری که دوست داشتیم افطاری بدیم . البته یه بار مامان و بابا و داداشم رو دعوت کردیم .ولی چون میخواستیم خاله ها رو هم دعوت بگیریم نشد.بالاخره بعد از بهبود خانم کوچولوی خونه، دوروز پیش تونستیم مراسم افطاری رو برگزار کنیم البته که دیشب هم دوباره مهمان داشتیم وامشب هم مهمان داریم . من معتقدم برکت افطاری دادن خیلی زیاده. خب اینم یک عکس از مراحل چیدن سفره قبل از اومدن مهمان های عزیز.
اینم سلیقه ی همسر عزیز در چیدن خرما و زولبیا بامیه
البته ،خدا رو شکر همه چیز خوب تموم شد سوپ و غذای اصلی هم خوب از کار دراومد و خیالم راحت شد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی