سیدمهدی سیدمهدی، تا این لحظه: 18 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره
زهراساداتزهراسادات، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره
سید علیسید علی، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

فرشته های کوچولوی من

باز یهای مهدی و زهرا(2)

سلام ،بی مقدمه میرم سراغ بازی جذاب بچه ها (البته برای خودشون) مهدی گاهی چادر نماز من رو بر میداره و رو سرش میندازه و زهرا هم میره زیر چادر ،پشت سر مهدی می ایسته.اونوقت با شمارش مهدی هر دوشون شروع میکنن به دویدن دور سالن و باد میپیچه زیر چادر و بلند بلند میخندن. گاهی مهدی تند میدوه و زهرا از زیر چادر بیرون میمونه،اونوقت دوباره از نو شروع میکنن .البته این بازی همیشه پر از توصیه های من و بابای بچه هاست. مواظب باشین سرتون به جایی نخوره.... آروم تر بدوین.....خانم سعادتی؟؟!!!.....آی یواش..... *لازم به ذکره که خانم سعادتی همسایه ی طفلک طبقه ی پایین ماست که این جور وقت ها واقعا خدا  بایدصبرش بده.
23 آبان 1393

خانواده ی پرتقالی

سلام.امروز بعد از ظهر برا ی زهرا سادات یک پرتقال پوست گرفتم و اونو چهار تکه کردم . زهرا یک تکه رو گذاشت تو دهنش و در همون حال ،با اشاره به تکه های دیگه میگفت:این باباشه ،این مامانشه ،این داداششه. من پرسیدم :خودش کو؟ اونم گفت :خودش منم.   ...
21 آبان 1393

چشم و هم چشمی

امان ،امان ،امان امان از این چشم و هم چشمی براتون بگم از حال و هوای این روزای خونه ی ما،طفلی مهدی جانم ،هر کاری که میخواد بکنه زهرا خانم هم دقیقا همون کار رو باید انجام بده.نکته ی مثبت موضوع تو خوردن غذاست.زهرا جان چیزایی رو که قبلا نمیخورد ،الان میخوره . فقط و فقط چون مهدی میخوره،مثلا شیر ، ولی خب نکات منفی زیادی هم داره . مهدی تا میخواد مشق بنویسه ،زهرا خانم هم میگن منم میخوام و باید سریع بهش برگه و مداد بدیم تا نقاشی کنه.اونقدر سراغ دفتر و کتابای مهدی رفت و عصبانیش کرد ،تا ما براش مدادهای جداگانه خریدیم ومامان هم براش دفتر نقاشی خریدن.ولی خب حدود نیم ساعت پیش ،درست وقتی مهدی پاک کن جدیدش رو برداشت تا ازش استفاده کنه . زهرا خانم ه...
21 آبان 1393

یک روش جدید..

مامان حلوا پخته بودند و داشتند اونا رو لای نون بستنی میگذاشتند،بابا هم تازه اومده بودند و داشتند پلو مرغ میخوردند،زهرا گفت : من برنج میخوام ،یه بشقاب کوچولو برنج و قاشق رو بهش دادند.بعد با اشاره به نون بستنی ها گفت :از اونا میخوام، تا آخر غذا نون بستنی رو تکه می کرد و برنج می ریخت روش  و می خورد.   این روش جدید استفاده از نون بستنی رو فکر کنم باید به نام زهرا سادات خانم ما ثبت کرد.
25 مهر 1393

غدیر

سلام،عیدتون مبارک دوستان خوبم، عید سعید غدیر خم مبارکباد. ا ین پست کوتاه ،به نظرم زیباترین پست این وبلاگه ،چون در اون نام علی آمده و حرف از غدیره،حرف از بزرگترین مرد عالم هستی ،از داماد پیامبر ،از همسر فاطمه ،از پدر حسن و حسین ،از صاحب ذوالفقار ،از فاتح خیبر ،از عدالت محض،از شجاعت بی نظیر،از محبت بی دریغ،از   علی (ع) هزار بار تبریک ،باز هم کمه ،صدهزاران بار مبارک .......... این هم عیدی هایی که آقا سید مهدی ما با ذوق و شوق برای مدرسه آماده کرده بود. (بچه های کلاس و سرویس و معلم ها و مدیر و معاونین.) ...
20 مهر 1393