خواب بستنی
زهرا کنار آقاجونش خوابیده بود،
بابا بیدار شدن و رفتن به سمت در حیاط تا دست و رویی بشورن
زهرا چشماشو باز کرد ،دید بابا سرپان ،همون طور که با دستش در خروجی خونه رو نشون می داد ،گفت:برو بستنی بخر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
زهرا کنار آقاجونش خوابیده بود،
بابا بیدار شدن و رفتن به سمت در حیاط تا دست و رویی بشورن
زهرا چشماشو باز کرد ،دید بابا سرپان ،همون طور که با دستش در خروجی خونه رو نشون می داد ،گفت:برو بستنی بخر